با نوشتن میفهمم!
من با نوشتن میفهمم من با نوشتن میبینم یداله رویایی میتوانم بگویم قبلترها متنهایی نوشتهام که به طور مستقیم و غیر مستقیم دو جمله
معرفی کتاب بیرون ذهن من
این کتاب دربارهی اتفاقات و جریان روزمرهی زندگی دختر یازدهسالهای به نام ملودی است که مریضی سربرال پالسی یا فلج مغزی دارد. او از نظر
جهان در یک نقطه
_میدونی کرهی زمین چند سالشه کین؟ _نه؛ اما شرط میبندم قراره بهم بگی! _حدود چهارونیم میلیارد سال! صدایش آکنده از هیجان و شگفتی بود، گویی
شاگرد نجاتدهنده
همیشه خاطراتی از معلمانی شنیدهایم که تاثیر شگرفی روی زندگی شاگردانشان گذاشتهاند و مسیر آنها را تغییر دادهاند. اما من این روزها شاگردی دارم که
خانه از پایبست ویران است!
سروصدای بچهها، فریاد معلم، تلاش برای ساکت کردن و فهماندن و فهمیدن. این روزهایم پر از این عبارات است. نه فقط من، همکاران و دوستانم
مدرسه دخترانه یا پسرانه؟
سوالی که در میان دانشجو معلمان و معلمان نوپا زیاد مطرح میشود! حالا انگار در فرستادن ما به مدارس کسی نظرمان را میپرسد که عزیزم
عضویت در خبرنامه
بخشهای سایت من:
- داستان (۴)
- ماجراهای یک آموزگار (۱۷)
- معرفی کتاب (۷)
- نوشتههای من (۱۸)
آرشیو ماهانه
- آذر ۱۴۰۲ (۳)
- آبان ۱۴۰۲ (۳)
- مهر ۱۴۰۲ (۱۷)
- شهریور ۱۴۰۲ (۱۸)
- مرداد ۱۴۰۲ (۵)
آخرین نظرات: