اینکه بیسر و صدا هستیم معنیش این نیست که ناپدید شدیم. چیزی که واقعن بامعناست اصلن ناپدید نمیشود!
این جملهها دیالوگ یکی از شخصیتهای سریالیست که میبینم. جراح بزرگی که شاگردان زیادی تربیت میکند و خودش حالا به بیماری اماس مبتلا شده است.
استاد کیم آنقدر حرفهای قابل تاملی میزند که گاه آن قسمت از فیلم را دوباره نگاه میکنم.
دیشب که این دیالوگ را به یکی از شاگردانش که با وجود زحمتهای فراوان بیمارش مرده بود، گفت. احساس کردم درست در زمانی که نیاز داشتم، این حرف را شنیدم.
بیسر و صدا بودن به معنای ناپدید شدن نیست. اگر بامعنا باشم، اصلن ناپدید نمیشوم.
همیشه سعی میکردم زندگی و کارهایم بامعنا و چرایی خاصی پیش برود نه بیدلیل و باری به هر جهت. اما گاه نتیجه یا بازخورد آن چیزی نبود که میخواستم!
مثلن در طول سال تحصیلی گاه من بیشتر از شاگردم برای اینکه او مواردی را یاد بگیرد، سرخورده نشود و موفقیتهای کوچک به دست بیاورد، تلاش میکردم. بعد از مدت کوتاهی، همکارانم این کارم را نفی میکردند. میگفتند: چقدر برای شاگردات مایه میذاری. ولش کن. خودتو اذیت نکن. مگه چقد حقوق میگیری که انقدر زحمت میکشی.
و من پر از حس ناامیدی و شکست، دلسرد میشدم.
اما دیشب با این دیالوگ احساس کردم هستند کسانی که با من همعقیده باشند. در سکوت تلاشم را بکنم چه برای شاگردم چه زندگی. اگر باور دارم کاری که انجام میدهم معنا و دلیلی دارد، پس ناپدید نخواهد شد. یک جا هر چند کوچک، تاثیرش را خواهد گذاشت.
من معناهایم را پیدا میکنم پس ناپدید نمیشوم!
4 پاسخ
خیلی قشنگ بود، فک کنم امروز به خوندن این جمله احتیاج داشتم❤️
مرسی فاطمه خوشحال شدم که مفید بود😍
چقدر قشنگ. انرژیای که میذاری یه جایی بهت برمی گرده مطمئن باش💫
ملیکا تو هم کیدرامر هستی؟😍
وای که چقدر دلم برای دیدن فیلم کرهای تنگ شده. خیلی وقته ندیدم🥲
مرسی زهرا❤️
اره به شدت😍😂