شهریور ۱۴۰۲(فرمت تاریخ آرشیو ماهانه)
ماجراهای یک آموزگار

معلمان، کمی قبل از مهر

پاییز نیامده، مهر نیامده و مدرسه‌ها شروع نشده اما همگی در منِ معلم آغاز شده‌اند. مدام در فکر مدرسه و مشغول به کارهای جورواجورش هستم.

ادامه مطلب »
یادداشت‌‌های من

دنیای کهکشانی

پنج ساله بودم. زیاد خیالبافی می‌کردم. مگر می‌شود کودک بود و خیالباف نبود! شب که مامان چراغ‌ها را خاموش می‌کرد. در رخت‌خوابم به پشت دراز

ادامه مطلب »
معرفی کتاب

معرفی کتاب مردم مشوش

مردم مشوش را در میان تشویش‌هایم، آرام آرام خواندم. داستانی درباره‌ی نجات دادن، سرقت، گروگانگیری، همدردی و هر آنچه هر روز من و تو ممکن

ادامه مطلب »
یادداشت‌‌های من

ساختن معنا و ناپدید نشدن

اینکه بی‌سر و صدا هستیم معنی‌ش این نیست که ناپدید شدیم. چیزی که واقعن بامعناست اصلن ناپدید نمی‌شود! این جمله‌ها دیالوگ یکی از شخصیت‌های سریالی‌ست

ادامه مطلب »
ماجراهای یک آموزگار

هیولای نکند…

فردا به اولین جلسه با همکاران جدیدم خواهم رفت. این موضوع از صبح که معاون مدرسه تماس گرفت و اطلاع داد. استرس را به جانم

ادامه مطلب »
یادداشت‌‌های من

پرسش به مثابه‌ی خودشناسی

پرسش‌هایی باپاسخ یا بی‌پاسخ‌. چه اهمیتی دارد؟! هر چه که هست این‌بار به جای جواب دادن فقط می‌خواهم بپرسم. چرا به گاوهای آدم‌نما اهمیت می‌دهیم؟

ادامه مطلب »