شاگرد مورد علاقه
شاگرد موردعلاقهام لزوما کسی نیست که مدام درس میخواند و جواب همهی سوالها را میداند. شاگرد مورد علاقهام همان دانشآموزیست که هشیار است. موقعیت را
شاگرد موردعلاقهام لزوما کسی نیست که مدام درس میخواند و جواب همهی سوالها را میداند. شاگرد مورد علاقهام همان دانشآموزیست که هشیار است. موقعیت را
آب دهانم را از گلوی خشکم فرو میدهم. آلودگی هوا و بلند صحبت کردن در کلاس هر روز به سرماخوردگی طولانیام دامن میزنند و گلویم
دانشجو که بودم، کتاب قطوری به نام اندازهگیری، سنجش و ارزشیابی از دکتر سیف داشتیم. این کتاب، استاد غ و بلاهایی که سرمان آورد از
حوالی نه شب است و این سوال در ذهنم چرخ میخورد که چرا کودکان امروز بویی از احترام نبردهاند؟ ادب این روزها در کدام سوراخ
بوی پیاز میآید. صدای هم زدن که میشنوم، میفهمم مامان دارد غذا درست میکند. بوی غذایی در حال آماده شدن. بوی خانهای گرم. حس حضور
همیشه خاطراتی از معلمانی شنیدهایم که تاثیر شگرفی روی زندگی شاگردانشان گذاشتهاند و مسیر آنها را تغییر دادهاند. اما من این روزها شاگردی دارم که
سروصدای بچهها، فریاد معلم، تلاش برای ساکت کردن و فهماندن و فهمیدن. این روزهایم پر از این عبارات است. نه فقط من، همکاران و دوستانم
سوالی که در میان دانشجو معلمان و معلمان نوپا زیاد مطرح میشود! حالا انگار در فرستادن ما به مدارس کسی نظرمان را میپرسد که عزیزم
تاریخ امروز را بزرگ بالای دفترم مینویسم. این تاریخ از شش، هفت سالگی برایم خاص بوده تا به الان. گرچه تا سالهای طولانی هم خاص
امروز آقای خدایی تماس گرفت. مدیر مدرسهای که سال گذشته در آنجا تدریس میکردم. گفت فردا آخرین جلسه همکاران است.(در این جلسه معمولن از همکاران