سوالی که در میان دانشجو معلمان و معلمان نوپا زیاد مطرح میشود! حالا انگار در فرستادن ما به مدارس کسی نظرمان را میپرسد که عزیزم دوست داری در کدام مدرسه تدریس کنی؟ اصلن از این خبرها نیست! ابلاغت را کف دستت میگذارند و تو را راهی مدرسه میکنند.
اما همچنان پس از گذراندن سالی در مدرسهی دخترانه یا پسرانه از خودت این سوال را میپرسی که واقعن کدام بهتر است؟
به نظر من این سوال جواب مشخصی ندارد. مثل هر سوالی که دو چیز را با هم مقایسه میکند، پاسخی نسبی و کاملن مربوط به هر شخص دارد.
فقط میتوان تجریبات معلمان را از این دو نوع شاگرد شنید و استفاده کرد.
من مدتی را با دانشآموزان دختر آن هم پایه پنجم گذراندهام اما یک سال تحصیلی به پسران پایه سومی تدریس کردهام.
در سالهای دانشجویی اصلن دوست نداشتم آموزگار پسران بازیگوش شوم و عاشق دختر بچهها بودم اما در سالی که گذشت پسرها و معرفتشان مرا نمکگیر کردند.
ویژگیهای پسربچههای ۹، ۱۰ ساله که با آنها نزدیک به ۹ ماه هر روز سر و کار داشتهام را به صورت کلی و عمده و با چشمپوشی از استثناها بیان میکنم.
پسرها پرسروصدا، حرف گوش نکن و شیطان هستند. ممکن است سر کلاس کارهای خطرناکی بکنند که قلبتان بارها از جا کنده شود.
مشق نوشتن برایشان مثل عذابی الهی است.
خودتان را برای دیدن دفتر، کتابهایی با دستخط خرچنگ قورباغه و فوقالعاده کثیف آماده کنید!
به طور کل در درس ریاضی قوی عمل میکنند اما در دیکته جانتان را بالا میآورند. بعضی کلمات را طوری مینویسند که بدن فردوسی و دهخدا در گور میلرزد.(البته موردهایی وجود دارند که دقیقن برعکس این ماجرا و یا در هر دو درس قوی و یا ضعیف هستند اما من عمدهی دانش آموزان را میگویم.)
زنگ ورزش برای آنها خیلی حیاتی است. از روز اول که به مدرسه میآیند، میپرسند کی ورزش میرویم؟
آدمهای اهل رقابتی هستند و مسابقه را خیلی دوست دارند.
همانطور که درسها را زود فراموش میکنند و بیاهمیت هستند. اگر عصبانی شوید و چیزی به آنها بگویید حرفهایتان هم به دل نگرفته و زود فراموش میکنند که گاه از این ویژگی حیرت میکنید. پنج دقیقه پیش دعوایش کردهاید و او حالا دارد میخندد!
عاشق هیجان هستند و از کارهای آرام زود خسته میشوند اما این موضوع استثنا هم دارد. آنها مثل بیشتر کودکان نقاشی و موسیقی و به طور کل هنر را دوست دارند. مثلن اگر هنگام نقاشی کشیدن برای آنها موسیقی آرامی بگذاری استقبال میکنند. گرچه ممکن است با همان موسیقی هم حرکاتی موزون سر جایشان انجام دهند!
در مجموع آموزگار پسربچهها بودن خشم و خنده را چنان توامان با هم دارد که ابروهایت را برای به هم نریختن کلاس در هم گره میزنی اما لبهایی که کش میآیند تو را لو خواهند داد!
آخرین نظرات: