خیالبافی، خاطره
یادداشت‌‌های من

دنیای کهکشانی

پنج ساله بودم. زیاد خیالبافی می‌کردم. مگر می‌شود کودک بود و خیالباف نبود! شب که مامان چراغ‌ها را خاموش می‌کرد. در رخت‌خوابم به پشت دراز

ادامه مطلب »